بتمن :
در هنگام غروب آفتاب، در یکی از خیابانهای شهر گاتهام ، خانواده ای همراه با پسر خود داشتند از سینما بر میگشتند. سکوت سنگینی در شهر ایجاد شده بود و به جز آنها،کس دیگری در خیابان نبود .اما،پس از گذشت چند دقیقه ناگهان فرد ناشناسی پدر و مادر آن پسرک را صدا زد: آقای توماس! در همان لحظه پدر و مادر پسرک برگشتند و آن فرد ناشناس گلوله ای به طرف آن دو نفر شلیک کرد. پسرک در آن لحظه شوکه شده بود، نمیدانست که باید چی کار کند. در همین هنگام آن فرد ناشناس به سرعت تمام به طرف تاریکی دوید و دیگر هیچ وقت پیدایش نشد. این صحنه برای همیشه در ذهن بروس وین حک شد. در حالی که بر سر جسد پدر و مادرش زانو زده بود، قسم خورد که وقتی بزرگ شد انتقام آنها را بگیرد. و این بود آغاز داستان شوالیه ی تاریکی ، یعنی بتمن. بتمن بوسیله ی پزشکی که موقع قتل پدر و مادر بروس سر رسید ، یعنی لزلی تامپکین (به کمک آلفرد پنی) بزرگ شد و لزلی خوب توانست او را تربیت کند و پسری را بزرگ کرد که برای مبارزه با جنایت و فساد مبارزه میکند. در سن ۱۴ سالگی بروس جوان ، سفری را به دور دنیا آغاز کرد تا تواناییهای خود را افزایش دهد. هم چنین در آن زمان به مطالعه کتابهای جنایی میپرداخت. پس از ان تحقیقاتش را در زمینه ی روانشناسی جرایم گسترش داد. هم چنین او بهترین استایلها را برای مبارزه کردن آموخت. او با استفاده از کتاب خواندن و هم چنین تجربیات خود ، به پلیسی مخفی تبدیل شد و به شهر گاتهام برگشت تا در آن جا مشغول به کار شود. البته بروس هنوز تجربیات لازم را نداشت ، به همین دلیل در اولین شب خود که قصد محافظت از مردی را داشت، به وسیله ی تبهکاران مجروح شد و حتی تا آستانه ی مرگ هم رفت ؛ اما به هر طریق خود را به خانه رساند در آن زمان به یاد خاطرات تلخ گذشته افتاد. او فهمید که باید اول دشمنان خود را به ترس بیندازد تا بتواند آنها را نابود کند. در همین لحظه خفاشی به اتاق او برخورد کرد و بتمن فهمید که این یک نشونه است. پس کار خود را آغاز کرد. او به بتمن (مرد خفاشی) تبدیل شد. هم چنین برای تمرین و تقویت مهارت و پنهان شدن خود ، مکانی را در زیر ساختمان خود درست کرد و آن جا را مکانی برای تمرین ،گرفتن اطلاعات و پارک کردن ماشین خود در نظر گرفت . آلفرد هم در آن جا مشغول به کار شد. بتمن به قهرمان گاتهام تبدیل شد تا همه ی جنایتکارها را از این شهر بیرون کند. به لطف لباس خفاش شکل ،او میتواند در سایهها پنهان شود و به راحتی دشمنان خود را در خفا بکشد. هم چنین میتواند تا چند ثانیه به پرواز در بیاید. او برخلاف سایر قهرمانان کمیک (که نیرویی فرا بشری دارند) با استفاده از قدرت بدنی خود دشمنان را نابود میکند.